استانداری که نه سهم می‌دهد و نه باج

استاندار مازندران دکتر مهدی یونسی

✍🏻 علی مجیدی تروجنی مشاور رسانه‌ای و فضای مجازی معاون اسبق سیاسی امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران نوشت : رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری چهاردهم جمله‌ای گفتند که فقط یک شعار نبود بلکه یک معیار بود و چراغ راه. معیاری بود برای شناخت مردان میدان. رهبر انقلاب : «شهید رئیسی (رضوان‌الله تعالی علیه) اهل کار جهادی بود؛ واقعاً شب و روز نمی‌شناخت.» و امروز در مازندران هم مهدی یونسی رستمی پا در این مسیر گذاشته. مردی بی‌هراس از کارشکنی‌ها ، بی‌اعتنا به خستگی و بی‌توجه به غوغای فضای مجازی.

این روزها، برخی پشت نقابهای دیجیتال با واژه‌هایی آلوده بی پروا به استاندار مازندران حمله می‌کنند. دقت کنید انتقاد نمیکنند بلکه با اطلاعات ساختگی هتاکی میکنند. چرا؟ چون چندماهی‌ست مازندران استانداری را تجربه می‌کند که نه سهم می‌دهد و نه باج. این مرد شب و روز نمی‌شناسد، نه به عنوان شعار بلکه به عنوان سبک مدیریت.

بازدیدهای شبانه یونسی سیاستی برخاسته از خلوص است نه نمایش همانند دکتر پزشکیان ریاست جمهور

کدام مدیر را بخاطر دارید که نیمه‌ شب، در سرمای گردنه گدوک کنار راهدار خسته بایستد؟ یا در شامگاه جمعه وقتی اغلب در کنار خانواده‌اند از بندر فریدونکنار تا سه راه جویبار و سردخانه مواد غذایی نور بی وقفه قدم بردارد؟ این بازدیدها نه با عکس یادگاری همراه بود و نه ژست تبلیغاتی داست. بلکه سیاستی عملی برای لمس درد مردم، بدون واسطه و پرده بود .

در بازدید از پل سه‌ راه جویبار خودش با مهندسین پروژه گفتگو میکند. نه در قاب دوربین بلکه با آستین بالا زده و نگران تاخیر پروژه‌ ها. آیا آنان که امروز فریاد میزنند تابحال شبهایشان را خرج آرامش مردم کرده‌اند؟ یا صرف نوشتن فحاشی‌ های ناشناس و بی‌نام در پستوهای فضای مجازی؟

در روایتی آمده است: آنکه چراغی روشن می‌کند، طبیعی است که شب پرگان را ناآرام می‌سازد.

امروز نیز روشنایی کار و تلاش عده‌ای را به تلاطم انداخته. اما مردم دیارعلویان خوب فرق چراغ و دود را می‌فهمند.

مازندرانِ امروز آگاه است. مردمش با سواد و بافهم‌اند. می‌دانند که اگر مدیری مزاحم سهم‌ خواهان شود طبیعی‌ ست که جیغشان بلند شود. اما سوال اینجاست که اگر نقد از سر دلسوزی‌ است چرا در خفا؟ چرا با بدترین کلمات؟ چرا بدون امضا و هویت ؟

مگر استاندار حق ندارد تیم خودش را انتخاب کند؟ مگر فرماندهی جبهه نباید فرماندهان هماهنگ با خود داشته باشد؟ پس این حمله‌ ها برای چیست؟ بگذارید صریح بگوییم بخشی از این فریادها برای آن است که باج نداد. برخی عادت داشتند به رانتی که دیگر درِ آن بسته شده است.

یونسی مازندران را کلانشهری یکپارچه می‌بیند. از بندر نوشهر تا شهرک صنعتی کجور، از پایانه صادراتی جویبار تا کارخانه کشت و صنعت شمال. غرب و شرق برایش تفاوتی ندارد و نگاهش ملی است نه محلی. دیدگاهش توسعه محور است و نه انتخاباتی

و این دردناک است برای آنان که توسعه را فقط در تابلوی نام خود میخواهند نه بر سیمای استان زیبای مازندران

آیا صدای جیغشان از آن نیست که مردی آمده که پروژه متوقف‌ مانده ی بویلر نیروگاه نکا را احیا کرده؟ یا اینکه در کمتر از پنج ماه ۵۱ زن را در راس مدیریت نشانده و برخلاف شعارهای پوسیده ، عملیاتی‌ رفتار کرده؟ آیا دادشان از آن نیست که دومین پارک اقتصادی دیجیتال کشور بعد از شیراز در مازندران شکل می‌گیرد نه در پایتخت؟ آیا از آن کلافه شده اند که ماموریت توسعه تجارت بین‌الملل را رئیس‌جمهور به او سپرده است؟

مردم مازندران می‌فهمند. کافی‌ ست لحظه‌ای فکر کنند. آیا استانداری که از انبارهای سردخانه مواد غذایی نور تا مامورین امنیت در کندوان را شخصا با آنها گفت‌وگوی تلفنی ، دیدار و پیگیری می‌کند سزاوار انتقادهای بی اساس و بعضا با فحاشی است؟ یا تحسین؟ آیا مدیری که برای ناترازی انرژی استان چندین نیروگاه خورشیدی در شهرهای،مختلف را کلید زده مستحق حمله است یا حمایت؟

سیاست ، میدان است و میدان دل شیر می‌خواهد. مهدی یونسی مرد میدان مازندران است و مازندران امروز با او قدم به راه توسعه نهاده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *